دست نوشته های یک طلبه(استاد شاهدی)

مهدی شاهدی

حرف دل حضرت استاد

ارتباط با من

بداهه سرایی اخلاقی

دوشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۴۹ ب.ظ

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال خراب وطنم


اختلاس از همه نوعش همه جا پر شده است

باز هم منتظر پاسخ دندان شکنم


آنقدر پر شده خُنداب* ز سیمان که مپرس

چهارده قرن زمان میبرد آن را بکَنَم


دو سه سالی است که صحبت فقط از برجام است

انتخابات شود، من نگران حسنم!


پس چه شد وعده ی صد روزه ی تدبیر و امید؟

بس نشستم به امیدش که شکسته لگنم


دوش می گفت پدرخوانده_غضبناک_چنین:

«باید از سال دگر قید حسن را بزنم»


بسکه برجام شده نقل محافل هرجا

آه, حساس شدم جوش زده بربدنم


این اواخر چو بیاید سخنی از برجام

میروم کنج اتاقم که خودم را بزنم


با کرامات ملوکانه ی تدبیر و امید

زیر سنگینیِ دَه وام کمر می شکنم


رفت با زوج سیاسی خودش موگرینی

بوووق....  سانسور شد انگار تمام سخنم


گفت یک عده تقاضای گلابی دارند

دم باغم، چه کنم؟ در بزنم؟ در نزنم؟


گفتم ای سرو چرا بی‌ثمری سهم تو شد؟

گفت خورده است تن شیخ حسن‌جان به تنم


انتقاد از روش دولت تدبیر بس است

حال من بد شود از اینکه ببوسد دهنم


* شهری نزدیک اراک که زمانی نیروگاه آب سنگین در آن بود!! 


بداهه سرایان: مهدی پیرهادی، افشار جابری، محمدحسین فیض، یاسر پناهی، سیدباقر موسوی،  ز.آراسته نیا


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۰۶
مهدی شاهدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی